طلحه و زبیرهای زمان خود را بهتر بشناسیم! (بخش دوم)
- شناسه خبر: 440
- تاریخ و زمان ارسال: 24 مرداد 1401 ساعت 18:31
- نویسنده: حسین علیزاده

حسین علیزاده – روزنامه نگار
جای بسی شگفتی است که فتنه های زمان خلافت حضرت علی(ع)، امروز گاه و بی گاه، مو به مو تکرار می شود یعنی همچنان که برخی اصحاب معروف و خوش سابقه و مورد احترام پیامبر(ص) مثل طلحه و زبیر و امثالهم به خاطر حُبّ دنیا و ریاست، در مقابل حکومت و ولایت الهی حضرت علی(ع) ایستادند و حتی دست به شمشیر برده بر حضرت علی(ع) به عنوان خلیفه به حقِ مسلمین، شوریدند و البته سابقه درخشان خود را در دنیا و آخرت ضایع و بدنام کردند، امروز هم افراد و اشخاصی با سابقه خوش و خدمات قابل تحسین در تاریخ نظام جمهوری اسلامی، به خاطر حُبّ دنیا و ریاست و به دست آوردن قدرت از هر جناحی و با هر گرایشی، در مقابل ولی فقیه زمان و نائب به حقِ امام زمان(ع) و رهبر محبوب و مجتهد عادل و مجاهد حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای صف کشیده، به عوام فریبی و حتی خدمت به رسانه های بیگانه علیه نظام مردمی جمهوری اسلامی و بر ضد آرمان شهیدان این ملت، می پردازند و همه ارزش های دینی، ملی و سابقه خوب خود را زیر پا می گذارند تا به ریاست دست یابند.
اوضاع زمان خلافت امیر مومنان حضرت علی(ع) امروز به شکل امروزی تکرار می شود.
برخی تعالیم نهج البلاغه از جمله خطبه ۲۱۹ نیز مُبیّن این حال و هواست. این خطبه را امیر مومنان حضرت علی(ع) هنگامى ایراد فرمود که در روز جنگ جمل از کنار کشته “طلحه بن عبداللَّه” و “عبدالرحمن بن عتّاب” عبور کرد. امام علی(ع) تأسّف خوردند که طلحه نمى بایست با آن همه سوابقى که در اسلام داشت، این مسیر غلط را مى پیمود و سرانجام در قیامى شیطانى کشته مى شد و در زیر این آسمان غریبانه مى افتاد.
نکته دیگر اینکه امام فرمود: سردمداران جنگ جمل(طلحه و زبیر) که خازنان بیت المال بصره و شیعیان امام را کشته بودند سرانجام به مجازات خود رسیدند.
نکته سوم اینکه آنها(و امثال آنان) سوداى چیزى را در سر داشتند که اهلیت آن را نداشتند! یعنی رسیدن به حکومت و خلافت!
نکته بسیار جالب دیگر در این خطبه کوتاه اینکه “عبدالرحمن بن عتّاب” از صحابه پیامبر نبود، ولى از تابعان به حساب مى آمد و پدرش “عتّاب” در فتح مکه مسلمان شد و پیامبر اکرم(ص) فرماندارى سرزمین مکه را به او سپرد در حالی که عتّاب در آن زمان حدود بیست و دو سال داشت و پیامبر به او فرمود: «اگر کسى را از تو لایق تر براى این کار مى دانستم او را بر مى گزیدم!» یعنی جوانگرایی و شایسته سالاری در سیره پیامبر(ص).
و این فرمانداری عتّاب جوان بر مکه تا زمان ابوبکر ادامه یافت و اتفاقاً عتاب و ابوبکر هر دو در یک روز از دنیا رفتند. ولى متأسّفانه فرزندش “عبدالرحمن” با آن سابقه درخشان پدر، از مسیر حق منحرف و آلت دست طلحه و زبیر براى رسیدن به خواسته هاى نامشروع آنها شد و سرانجام در جنگ جمل کشته شد و بدن بى جانش در کنار جسم بى جان طلحه در وسط بیابان افتاد!
بعضى گفته اند: هنگامى که عبدالرحمن بن عتّاب در جنگ جمل کشته شد، عقابى کف دست او را با خود برداشت و در سرزمین یمامه افکند و مردم آنجا از انگشترى که در انگشت او بود(و نامش بر او حکّ شده بود) از ماجرا با خبر شدند!
امیرمومنان حضرت علی(ع) از کشته شدن طلحه و نیز زبیر در جنگ جمل خوشحال نشد بلکه متاسف شد و از طلحه تعبیر به “ابو محمد” کرد که نشانه یک نوع احترام است و تأسف بر غربت او براى آن است که طلحه سوابق خوبى در اسلام داشت و از یاران برجسته پیغمبر اکرم(ص) و از مدافعان سرسخت اسلام بود؛ ولى متأسفانه جاه طلبى و حُب مقام و حسادت، او را بر آن داشت که جنگ خونینى بر ضد خلیفه به حقِ مسلمانان که هم از سوى خدا منصوب بود و هم مردم با او بیعت کرده بودند، به راه اندازد که بیش از هفده هزار نفر از مسلمانان در آن کشته شوند!
حضرت امام علی(ع) در جمله کوتاهى در پایان خطبه ۲۱۹ مى فرماید: “گروهى براى رسیدن به حکومت اسلامى گردن کشیدند؛ ولى چون شایسته آن نبودند گردنهایشان شکست.”
اشاره به اینکه هر کار و هر برنامه اى به لیاقت و شایستگى نیاز دارد. تنها علاقه به چیزى سبب وصول به آن نمى شود و هرگز به گزاف نمى توان تکیه بر جاى بزرگان زد مگر آنکه انسان، اسباب بزرگى را از قبل آماده سازد. درست است که گروهى بدون فراهم ساختن این اسباب، تکیه بر جاى بزرگان زدند؛ ولى سرانجام بر اثر سوء مدیریت با شکست مواجه شدند و ناکام گشتند.
و شگفت انگیز اینکه ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود در داستان جنگ جمل مى نویسد: «پس از پایان جنگ هنگامى که علی(ع) کنار جسد طلحه آمد و فرمود او را بنشانید، او را نشاندند، فرمود: «لَقَدْ کانَ لَکَ قَدَمٌ لَوْ نَفَعَکَ وَ لکِنَّ الشَّیطانَ أَضَلَّکَ فَأَزَّلَکَ فَعَجَّلَکَ إلَى النّارِ; تو گام برجسته اى در اسلام داشتى اى کاش از آن بهره مى گرفتى! ولى شیطان تو را گمراه ساخت و به لغزش واداشت و به سرعت به سوى آتش دوزخ فرستاد».
بله، بیاییم با عبرت گیری از سرگذشت طلحه و زبیر؛ در اطاعت از رهبر شایسته، حکیم و دور اندیش خود، استوار باشیم.